سمیه جان من مرتب وبلاگتو می بینم می دونم بچه توی این سن چقدر سخت هست اما دلم گاهی تنگ میشه برای وقتی که رز اینقدر بود زود بزرگ مشه گریه هاش یادت می ره به جاش صدای ماماما گفتنش خونتونو پر میکنه
مرسی عزیزم
خوشحالم که بهم سر می زنی و ممنون از پیام پر از امیدت