هلیا جان هلیا جان ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

شاهزاده خانم کوچک

نبری از یادم

1392/1/3 10:15
260 بازدید
اشتراک گذاری
فرشته کوچولوی من این شعر زیبا رو برات می ذارم اینجا که یادت باشه برای چی به دنیا می ای : 
این شعر زیبا رو عمه مریم شما برام ایمیل کرده . دستش درد نکنه 
پس از آفرینش آدم خدا گفت به او: نازنینم آدم....

با تو رازی دارم !..

اندکی پیشتر آی ..

آدم آرام و نجیب ،آمد پیش !!.

زیر چشمی به خدا می نگریست !..

محو لبخند غم آلود خدا ! دلش انگار گریست .

نازنینم آدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!..

یاد من باش ... که بس تنهایم !!.

بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!

به خدا گفت :

من به اندازه ی ....

من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...

به اندازه عرش ..نه ....نه

من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!

آدم ،.. کوله اش را بر داشت

خسته و سخت قدم بر می داشت !...

راهی ظلمت پر شور زمین ..

طفلکی بنده غمگین آدم!..

در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...

زیر لبهای خدا باز شنید ،...

نازنینم آدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...

نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...

که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!!

نازنینم آدم .... نبری از یادم ؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

لاله
4 فروردین 92 1:09
سلام سمیه جان بهت تبریک می گم. سال نو نیز بر شما و خانواده گرامی مبارک باد. ایشالله سال جدید نی نیت صحیح و سالم به موقع دنیا بیاد. مراقب خودت و کوچولو باش.
خاله مهنوش
5 فروردین 92 21:06
خیلی متن یا همون شعر زیبایی بود.خسته نباشید منتظر نی نی کوچولو هستیم.انشاالله سالم و سلامت به دنیا بیاد
مامان مريم
6 فروردین 92 0:05
هر سال شروع قصه ايست... قصه ات بي غصه باد سال نو به نيكي
مامان مريم
6 فروردین 92 0:07
ماماني ميدونستي ني ني هامون تقريبا هم سن هم هستن؟ سن بارداريمون كه خيلي نزديك به همه
مهسا جون
18 تیر 92 8:46
خاله سمیه به وبلاگ من سر بزنید(تعجب )حتماسر بزنیدسرمیزنید مگه نه هلیاحالش چطور است باز هم کامت میزارم منتظرمیشوم تا سر بزنید خدانگهدار