هفته 34
سلام هلیای نازممممممممممم
قلبون تکون خوردنهای خوشمزت بشم . صبحها وقتی صدات می کنم سریع تکون می خوری تا مامانی نگرانت نشه
این روزا دیگه اصلا حال و هوای اداره رفتن ندارم . دوست دارم تو خونه بمونم به تو فکر کنم ، با هم مهمونی بریم ، اتاقتو خوشکل بچینیم و مرتبش کنم خودمو با وسایل تو سرگرم کنم ، قران بخونم . تا الان دوبار قرانو ختم کردم بعضی سوره ها هم حداقل 40 بار خوندم : انبیا ، یس ، محمد ، یوسف و ... حجرات که خیلی بهم آرامش می ده چون حدیث داریم که ضامن حفظ سلامت جنینه
همه می گن نی نی ها وقتی میان حسابی سر مامانها شلوغ می شه ، یه عالمه کار که با اینکه زیاده ولی چون خیلی عزیزه بچه به تمام خستگیهاش می ارزه ، برای همین شاید تا 15 اردیبهشت دیگه سر کار نرم
مدتیه دقیقا هر شب ساعت سه و نیم بیدار می شم و دیگه خوابم نمی بره
راستی گلم آخرین بار بعد از عید که ویزیت شدم خانم دکتر گفت که تپلی شدی و احتمالا نتونم طبیعی زایمان کنم . فدای لپهای خوشگلت بشممممممم .
الالن دیگه همش نگران سلامتت هستم دلم می خواد به سلامتی این یک ماه باقی مونده بگذره و به سلامت به دنیا بیای .
بابا می خواد پولیپش رو عمل کنه فعلا که برای 6 اردیبهشت وقت داره یعنی جمعه همین هفته ولی خیلی هم قطعی نیست
گلممممم تو خیییییلی پاکی . ازت می خوم با دستای کوچولوت برای بابا دعا کنی که بهترین زمان ممکن عمل کنه و به سلامتی خوب بشه