یک قنداق جدید !
یک قنداق جدید ! این قنداق رو خودم تنهایی اختراع کردممممم . 
وقتی با هزار زحمت می خوابی دست و پاهاتو تکون می دی و بیدار می شی
از روزی که رفتیم خونه مامان جون دیگه مرتب قنداقت می کنم و تو هم بهتر می خوابی
امروز می خواستم بخوابی و ناخنهات رو کوتاه کنم بعدش که تموم شد دوتا بالش گذاشتم کنارت و دیگه نتونستی دستاتو تکون بدی .
اینجور مادر خلاقی هستم من 
امروز مهمون داشتیم عمو و زن عمو و مهسا جون اومده بودن دیدنت
راستی مهسا جون امروز تو رو خوابوند تو گهواره و با صدای سشوار راحت خوابیدی . مهسا خیلی تو رو دوست داره گلم . یه جور خاص و ویژه
تو گهواره و با صدای سشوار راحت میخوابی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
پس نکنه این دخمل ما هم دلش برای عموش تنگ می شه که اینجوری گریه می کنه و تا رسیدیم آروم می شه ؟؟؟؟
