هلیا جان هلیا جان ، تا این لحظه: 11 سال و 1 روز سن داره

شاهزاده خانم کوچک

تقویم تاریخ !

سلام عزیز دلم ، امروز دقیقا چهار ماه و نیم هست که تو شکم مامانی هستی .  مدتی بود وبلاگتو ساختم ولی چون نمی دونستم جنسیتت چی هست نمی تونستم راحت برات بنویسم . الان فهمیدم که عزیز دل ما یه دخمل مامانی هست    خوب بذار از اول برات تعریف کنم . از همون روزی که فهمیدم تو شکم مامانی هستی :    روز هشتم مهر بعد از ظهر :  روز هشتم مهر بود که دیگه تصمیم گرفتم بی بی چک بذارم با اینکه 4 روز تاخیر داشتم (چون دخملی دیگه راحت با هم حرف می زنیم ، تو هم همیشه با مامان راحت باش و مهمترین و خاص ترین حرفاتو به مامان بگو گلم  )   قبلش هم با اینکه بی بی چک داشتم ولی می ترسیدم منفی باشه...
19 مرداد 1392

مهمونی افطاری

شب جمعه خونه خاله آمنه افطاری دعوت بودیم . به مناسبت خونه جدیدشون   مادر جون می گه قدم هلیا خانم بوده که خاله آمنه خونه دار شده .  مامان بزرگ من هم خیلی حالش بد بوده و الان خدا رو شکر خیلی بهتره و فامیل مامان همه می گن قدم گل دختر ما بوده  غزل می گه پیروزی تیم ایران مقابل کره جنوبی هم به خاطر قدم شما بوده  ایشالله که همینجوری باشه گلم  اون شب خوابت میومد و افتادی رو گریه همه می خواستند شانسشون رو امتحان کنند که می تونند شما رو آروم کنند یا نه ، عمو کورش ، عمو امیر ، خاله آمنه ، خاله لیلا و ... و در نهایت تنها کسی که موفق شد بابایی بود ای دخمل بابایی بلا  خلاصه خیلی خوش گذشت  همه بچه ها کل...
14 مرداد 1392

بدون عنوان

همه عکسهایی که تو این وبلاگ هست زحمت گرفتن ، ویرایش و گذاشتنشون تو وبلاگ با بابای نی نی هست که همینجا من و هلیا از بابایی تشکر می کنیممممممممممممممم  دست دست به افتخار بابایی  ...
8 مرداد 1392